نامه ای سرگشاده به والدین لطفا با من بازی کنید

حکمت,سخنان نغز,مطلب زیبا برای واتساپ,مطلب برای واتساپ,مطلب جالب برای لاین,مطلب جالب برای واتساپ,متن برای وایبر,متن برای لاین,مطلب برای لاین,مطلب برای وایبر,حکایت,داستان,داستان واقعی,داستان کوتاه آموزنده,داستان پند آموز,حکمت و حکایت,

نامه ای سرگشاده به والدین لطفا با من بازی کنید باور کنید می­دانم که دنیای بزرگترها پر از استرس و کار و گرفتاری است اما هر شب که شما به خانه می­آیید ته دلم آرزو دارم کمی با من بازی کنید. نیازی نی

نقشه سایت

خانه
خوراک

آمار

    آمار مطالب
    کل مطالب : 896 کل نظرات : 15 آمار کاربران
    افراد آنلاین : 5 تعداد اعضا : 23 آمار بازدید
    بازدید امروز : 376 بازدید دیروز : 274 ورودی امروز گوگل : 0 ورودی گوگل دیروز : 5 آي پي امروز : 159 آي پي ديروز : 91 بازدید هفته : 650 بازدید ماه : 1,486 بازدید سال : 16,938 بازدید کلی : 477,508 اطلاعات شما
    آی پی : 3.145.59.187 مرورگر : Safari 5.1 سیستم عامل : امروز : سه شنبه 18 اردیبهشت 1403

    آرشیو

    امکانات جانبی

    جدید ترین مطالب

    تاریخ : شنبه 16 شهریور 1398در درون خود چه دارید؟
    تاریخ : پنجشنبه 14 شهریور 1398یا ابوالفضل العباس
    تاریخ : چهارشنبه 13 شهریور 1398یا زهرا
    تاریخ : یکشنبه 10 شهریور 1398الاغ و امید
    تاریخ : پنجشنبه 15 مرداد 1394 امروز متوجه شدم که من در آینده زندگی میکنم
    تاریخ : یکشنبه 11 مرداد 1394استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟
    تاریخ : یکشنبه 11 مرداد 1394سوار تاکسی بین شهری شدم،
    تاریخ : شنبه 10 مرداد 1394خانم تهمینه میلانی در دلنوشته هایش مینویسد
    تاریخ : جمعه 09 مرداد 1394👈 فاصله حرف تا عمل
    تاریخ : جمعه 09 مرداد 1394لزوما هر چه در نت منتشر میشود نمیتواند صحیح باشد
    تاریخ : جمعه 09 مرداد 1394ﺯﻧﯽ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ، هر شب قبل از خواب، ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ دارد خوشحالیهایش را بنویس
    تاریخ : جمعه 09 مرداد 1394خانه
    تاریخ : پنجشنبه 08 مرداد 1394افرادي كه انرژى مثبت دارند
    تاریخ : پنجشنبه 08 مرداد 1394شنیدن عبارت «دوستت دارم
    تاریخ : پنجشنبه 08 مرداد 1394ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺩﻭ ﺭﯾﻞ ﺭﺍﻩ ﺁﻫﻦ، ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
    تاریخ : پنجشنبه 08 مرداد 1394 مارلون براندو
    تاریخ : چهارشنبه 07 مرداد 1394پادشاهي تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند
    تاریخ : چهارشنبه 07 مرداد 1394او حتی لحظه ای هم ناامید نشد
    تاریخ : چهارشنبه 07 مرداد 1394 داستان سگ باهوش و صاحب ناشکر
    تاریخ : چهارشنبه 07 مرداد 1394دختری با پدرش میخواستند از یک پل چوبی رد شوند
    تاریخ : چهارشنبه 07 مرداد 1394از لابلای پیج اینستاگرام مهراب قاسم خانی
    تاریخ : چهارشنبه 07 مرداد 1394خاطره ای از مهراب قاسم خانی در مورد سیامک انصاری
    تاریخ : چهارشنبه 07 مرداد 1394آشغال سيب
    تاریخ : چهارشنبه 07 مرداد 1394هر پادشاهي ابتدا يک نوزاد بوده
    تاریخ : سه شنبه 06 مرداد 1394هفت کلید طلایی آرامش در ارتباطات
    تاریخ : سه شنبه 06 مرداد 1394 وقتی بچه بودم کنار مادرم می‌خوابیدم
    تاریخ : سه شنبه 06 مرداد 1394 چنار عباسعلی
    تاریخ : سه شنبه 06 مرداد 1394 آسیب های انرژی منفی
    تاریخ : سه شنبه 06 مرداد 1394تا به حال شده است که با یک پرسش نا مربوط از دهان یک آشنای دورو یا حتا نزدیک
    تاریخ : دوشنبه 05 مرداد 1394تو خوبی عزیزم خوب خوب خوب !
    تاریخ : دوشنبه 05 مرداد 1394یک انرژی مثبت قشنگ از سهراب سپهری
    تاریخ : دوشنبه 05 مرداد 1394زندگی در لحظه
    تاریخ : دوشنبه 05 مرداد 1394آموزنده
    تاریخ : دوشنبه 05 مرداد 1394تغییر نگاه به زندگی
    تاریخ : یکشنبه 04 مرداد 1394احترام
    تاریخ : یکشنبه 04 مرداد 1394همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.
    تاریخ : یکشنبه 04 مرداد 1394اصل ۷۰ به ۳۰ چیست؟
    تاریخ : یکشنبه 04 مرداد 1394نامه ای سرگشاده به والدین لطفا با من بازی کنید
    تاریخ : یکشنبه 04 مرداد 1394سگ قاسم خان
    تاریخ : یکشنبه 04 مرداد 1394ماهواره یا خانه خراب کن

    درباره ما

    حکمت و حکایت
    گاهی نمی توان به كتابی بیان نمود / حرفی كه یك حكایت كوتاه می زند

    آخرين ارسال هاي تالار گفتمان

    کمی طاقت داشته باشید...
    عنوان پاسخ بازدید توسط
    1 1074 admin
    3 284 admin
    1 304 admin
    4 216 admin
    0 181 admin

    تبلیغات

    نامه ای سرگشاده به والدین لطفا با من بازی کنید

    نامه ای سرگشاده به والدین لطفا با من بازی کنید باور کنید می­دانم که دنیای بزرگترها پر از استرس و کار و گرفتاری است اما هر شب که شما به خانه می­آیید ته دلم آرزو دارم کمی با من بازی کنید. نیازی نیست که ساعت­ها برای من وقت بگذارید، من تنها به ده دقیقه زمان احتیاج دارم تا بتوانم به کمک بازی، نقاشی یا درد دل کردن حرف­ها، ترس ها، نگرانی ها و شادمانی­های کودکانه ­ام را به شما بگویم. اگر باورنمی­کنید از همین امشب شروع کنید و فقط شبی ده دقیقه با من بازی کنید. بعد از چند روز خودتان از نتیجه کار شگفت زده می­شوید. البته یادتان نرود که هر شب به یادم باشید. من دلم می­خواهد در هر شبانه روز ده دقیقه از وقت پدر و مادرم فقط به من اختصاص داشته باشد. خواهش می­کنم این قدر به من دستور ندهید "لباس­هایت را آن جا بگذار"، "غذایت را نریز"، "خوب رفتار کن"، "آرام باش" و.... فکر می­کنید این جملات را من روزی چند بار می شنوم؟ من که خیلی خوب نمی­توانم بشمارم اما شما که ریا ضی­تان خوب است یک روز، فقط یک روز، تمام دستوراتی را که به من می دهید بشمارید. بعد با خودتان فکر کنید اگر رئیس­تان هر روز این قدر به شما دستور می­داد حاضر بودید برایش کار کنید؟ می توانستید دوستش داشته باشید؟ اعصاب­تان خرد نمی شد؟ باور کنید من با شنیدن این همه دستور چیزی یاد نمی­گیرم. اگر رفتارهای من را دوست ندارید به جای هزاران دستور، الگوی مناسبی برای من باشید و زمانی که کاری را درست انجام می­دهم تشویقم کنید. خودتان می­بینید که چقدر زود همان کارهایی را انجام می­دهم که شما دوست دارید و رابطه­ ام با شما عالی می­شود. من را با هیچ کس مقایسه نکنید به جای این که در نوجوانی و جوانی افسوس بخورید که چرا من این قدر اعتماد به نفسم پایین است، غمگین و خجالتی هستم یا نمی توانم روی پای خودم بایستم امروز به فکر من باشید. می­دانستید که پایه­ های اعتماد به نفس من از دوران نوزادی بنا می شود؟ پس از همین لحظه با اجتناب از مقایسه کردن من با کودکی خودتان، خواهر و برادرهایم یا بچه ­های فامیل به من کمک کنید تا شخصیت منحصر به فرد خودم را بشناسم و دوست بدارم. هیچ آدمی نباید و نمی­تواند شبیه دیگران باشد. مگرخود شما دقیقا مثل خواهر یا برادرتان هستید؟ به جای مقایسه کردن، لطفا با جملاتی ساده ویژگی­های مثبت من را به خودم بگویید و به خاطر آن­ها تشویقم کنید. به علاوه کمکم کنید تا رفتارهای ناخوشایندم را تغییر بدهم. به من نگویید که دوستم ندارید من فقط یک لیوان آب را روی میز ریختم و شما به من می گوید: "دیگر دوستت ندارم"! اگر کسی این حرف را به شما بزند چه احساسی خواهید داشت؟ اگر آن فرد مهم­ترین آدم زندگی­تان باشد چه حالی پیدا می­کنید؟ اگر ضعیف و ناتوان باشید و به خاطر کاری که انجام داده­اید خیلی هم خجالت بکشید با شنیدن این جمله چکار می­کنید؟ آرزوی من این است که یک روز بتوانم به خوبی شما همه کارها را انجام دهم و رفتارهای مناسبی داشته باشم. باور کنید تمام سعیم را می­کنم، اما تا آن زمان به کمک شما احتیاج دارم. اگر به جای این جمله به من بگویید که "این رفتارت خوب نیست" و به من آموزش بدهید که آن کار را چطور انجام دهم یا چگونه رفتار خوبی داشته باشم، قلب کوچک من را نمی­شکنید. در تربیت من هماهنگ باشید والدین عزیزم! اگر دستوراتی که به من می­دهید متفاوت باشند نه تنها چیزی یاد نمی­گیرم بلکه سردرگم و گیج هم می­شوم. دنیا برای من مکان بزرگ و ناشناخته­ای است که می خواهم با کمک­تان آن را بشناسم. اگر یکی از شما به من بگوید نمی­توانم تا دیروقت بیدار بمانم اما دیگری بگوید می­توانم هر کاری دلم می خواهد بکنم من فقط متعجب و مردد می شوم و نمی­دانم باید چه کنم. لطفا کمی وقت بگذارید و روش­های تربیتی­تان را با هم هماهنگ کنید، بعد آن را در مورد من اجرا نمایید. این طوری همه­ مان راحت­تر خواهیم بود و زودتر به نتیجه می­رسیم. به علاوه من هم این قدر گیج و هراسان نمی­شوم. فرزندپروری سخت ترین کار دنیاست در نهایت متشکرم که نامه من را خواندید. امیدوارم مطالب آن به کارتان بیاید. فقط می خواستم یادآوری کنم که فرزندپروری دشوارترین کار دنیاست. اگر برای شغل خود روزی 8 ساعت وقت می­گذارید یادتان باشد که کار مهم­تری در منزل دارید و آن تربیت من است. آیا برای پرورش من هم به اندازه کارتان وقت و انرژی می­گذارید؟ در ضمن به خاطر داشته باشید که همه والدین در این راه خطاهایی را مرتکب می­شوند و گاهی با فرزندان­شان بدرفتاری می­کنند اما ما کودکان به والدین­مان امیدواریم. می­دانیم که شما تلاش می­کنید تا با روش­های بهتری عشق خود را به ما اثبات کنید و ما هم قول می دهیم این عشق را به فرزندان­مان منتقل کنیم. به امید دنیایی شادتر با تشکر فرزند شما مصاحبه روزنامه جام جم با دکتر اسما عاقبتی (روانشناس کودک و نوجوان) 100k.ir

    کد امنیتی رفرش

    مطالب پربازدید

    ورود کاربران


    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

    عضويت سريع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد