آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
موضوعات
آمار
امکانات جانبی
جدید ترین مطالب
درباره ما
|
ﺍﮔﺮ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺁﺏ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻔﺘﺪ، ﻫﯿﭻ ﺍﺛﺮﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ ...
ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺑﺮﮔﯽ ﺍﻓﺘﺪ، ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺭﺧﺸﯿﺪ ...
ﭘﺲ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﺭﺧﺸﻴﺪ ....
ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ، ﺭﻗﻢ ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ....
ﺍﻫﺪﺍﻓﺘﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎ
توت ها بخشنده ترین درختانند
درکمترین زمان به ثمر می نشینند . ثمرشان زیاد کال نمی ماند و زود می رسد .
قبل از آنکه دستانتان را به سمتش دراز کنید میوه هایشان را پایین ریخته اند.
اما همین میوه توت ، بیشترین هدر روی را درمیان درختان دارد.
هرسال چند تن توت هایی که در کوچه خیابان ها و حتی حیاط خانه ها جارو می شوند ؛ پای درختان ازبین می روند یا در سطل زباله ها بی استفاده می مانند.
این است نتیجه بخشندگی
بعضی وقت ها ؛وقتی بیش از حد بخشنده می شوی بلااستفاده می مانی ؛ بی ارزش و بی حرمت
مراقب باشید
وقت، عمر و ثمره مهربانی هایتان را چطور به چه کسانی می بخشید ؟
بعضی توت هایتان را نگه دارید ؛ برای ادمهای قدرشناس و....
چون این ادمهایی که من دیدم خیلی فراموشکارند . نمی بینند خیلی چیزها را یا اگرهم دیدند زود فراموش می کنند.
نگران از خشکیدن توت هایتان نباشید . همین توت ها وقتی خشک می شوند تازه جان می گیرند.
آنوقت جان می دهند برای فنجانی چای.
زندگی آموزگار سختگیریست.
به من آموخت که به بضاعت قضاوت کنم و گرنه دنیا تمام تلاشش را خواهد کرد تا به قضاوت بی بضاعتان قرار گیرم و به من ثابت خواهد کرد در تاریکی همه ما شبیه به هم هستیم و چشمی برای قضاوت کردن یکدیگر نخواهیم داشت!
احساس تاسف می کنم برای تمام نا ادمهایی که با چشمهایشان قضاوت می کنند.
حس نمی کنند!!!!
درک نمی کنند !!!!
نمی چشند!!!!
فقط می بینند!!!!
و متهم می کنند!!!
خدایا به ناآدمهایت بیاموز تو خدایی نه آنها تا دست از خدایی کردنشان بردارند.
جوانی موبایلش رو کنار قرآن جا گذاشت و رفت بیرون از منزل وفرصتی برای گفتگو بین قرآن وموبایل فراهم شد..
موبایل:این اولین بار است که منو فراموش میکنه
قرآن : منو همیشه فراموش میکنه
موبایل: من همیشه با اون حرف میزنم ،اونم با من
قرآن:منم همیشه بااون حرف میزنه ولی گوش نمیده
موبایل:آخه من خاصیت پیام دادن و پیام گرفتن دارم..
قرآن:من کلا پیام و بشارت دارم وعده های زیبا دادم ولی بازم منو فراموش میکنه
موبایل:از من امواج و مطالب زیادی خارج میشه که ممکنه به عقل انسان ضرر بزنه ولی با این همه ضررباز هم منو ترک نمیکنه..
قرآن:من طبیب روحها و نفسها و جسم ها هستم با این همه درمان ،از من دوری میکنه
موبایل:از کیفیت من پیش دوستاش تعریف میکنه
قرآن:من بزرگترین مصدر کیفیت هستم ولی روش نمیشه از من پیش دوستاش تعریف کنه..
جوان از بیرون اومد که موبایلشو برداره
موبایل: با اجازه شما ،اومد منو ببره،من که گفتم بدون من نمیتونه زندگی کنه....
ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺧﻮﺏ ﺷﻨﺎﺧﺖ !
ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ... ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻣﻨطﻖ ﺷﺎﻥ ... ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺍﺩﺏ ﺷﺎﻥ... ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺭﻭﺣﺸﺎﻥ ... ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺷﻌﻮﺭ ﺷﺎﻥ ... ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺷﺎﻥ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺷﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ .
ﮔﺎﻫﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩ ، ﻣﺎﺩﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺮ ﻭﻓﻖ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ، ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﻣﻮﺩﺏ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺷﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻓﺮﻭﻣﺎﯾﮕﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ !!!
ﻭﻟﯽ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻭ ﯾﺎ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻭ ﯾﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ ﻭ ﯾﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻧﺎ ﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪﯼ ﺭﻧﺠﯿﺪﻩ ﺷﻮﻧﺪ . ﺣﺎﻻ ﺗﺎﺯﻩ ﺁﻥ ﺭﻭﯼ ﻧﺎﻣﺒﺎﺭﮎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺎﻧﻨﺪ ... !
ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻪ ﺍﺩﺏ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺮﺍﻡ ﻭ ﻧﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺤﺒﺖ !
ﺍﺯ اﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺮﺣﺬﺭ ﺑﺎﺷﯿﺪ !
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻣﻼﯾﻤﺖ ﺍﻫﻞ ﺍﺩﺏ ﻭ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﻧﺎﻣﻼﯾﻤﺖ ها ﺭﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺘﺶ ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ، ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﻭﺡ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻧﺪ...
ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻭ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺩﺏ ﻭ ﺍﺻﺎﻟﺖ ﻭ ﻧﺠﺎﺑﺖ ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﻗﺖ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺑﯿﺎﺯﻣﺎیید
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷـﺪ، ﺑﺎ ﺷﮑﺴـﺘﻦ ﭘـﺎﯼ ﺩﯾـﮕﺮﺍﻥ، ﻣـﺎ ﺑﻬﺘـﺮ ﺭﺍﻩ ﻧﺨـﻮﺍﻫﯿﻢ ﺭﻓــﺖ!
ﮐﺎﺵ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﺎ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺩﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﺎ خوشبخت ﺗﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯾﻢ...
ﮐﺎﺵ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺍﮔﺮ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺷﮏ ﮐﺴﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻃﺮﻑ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﺑﺎﺧﺪﺍﯼ ﺍﻭ ﻃﺮﻓﯿﻢ...
ﻭ اين ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩن است که زيباست
درخت نخل درخت عجیبی است، خوزستانی ها می دانند که چه می گویم،
تو گویی این درخت نبات نیست، چیزی شبیه به آدمیزاد است و بی جهت نیست که واحد شمارش آن هم چون آدمیان نفر است.
نخل تنها درختی است که اگر سرش راقطع کنی می میرد بر خلاف همه درختها که سرشان را که می زنی بار و برگشان بیشتر هم می شود، اما نخل نه، سرش را که قطع کردی می میرد، مهم نیست ریشه اش در خاک سالم باشد، نخلِ بی سر می میرد.
این را اولین بار از دکتر کریم مجتهدی استاد فلسفه دانشگاه تهران آموختم، پیرمرد همیشه می گویدفرهنگ مثل درخت نخل است، مهم نیست ریشه ات هزاران سال در خاک تاریخ است مهم این است که سرت هم سالم باشد یعنی نمود فرهنگی امروز جامعه ات هم سالم باشد، اگر فرهنگ امروز جامعه ای بیمار شد آن فرهنگ می میرد ولو هزاران سال ریشه داشته باشد، وقتی از این گوشه دنیا به آن جامعه و مردمان نگاه می کنم به گمانم سر این نخل را بریده اند...
ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺷﺒﯿﻪﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ؛
ﻋﻄﺮﻫﺎ ﻭ ﺁﺩﻡﻫﺎ
ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﺑﺎ ﺑﻮﯾﯽ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ :
ﮔﺮﻡ
ﺗﻠﺦ
ﺷﯿﺮﯾﻦ
ﺳﺮﺩ
ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻄﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﻭﺭ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﯽ ﺑﻮﯾﺶ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ
ﺁﺩﻡﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﯼ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽﺗﺮﻧﺪ
ﮔﻮﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﻟﻄﻒ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﻣﯽﮐﻨﺪ
هر سکوتی نشانه ضعف نیست: دانشجویی می گفت : یکی از استادان مرد ما ساعت دخترانه می بسته و این باعث خنده دانشجویان می شد تا اینکه ......... برامون مشخص شد اون ساعت تنها دخترش بود که طی سانحه ای اونو از دست داده بود،
دلهایی هستند که درد می کشند اما دم نمی زنند. همیشه سکوت شخص ، دلیل بر عدم قدرت او بر جواب دادنش نیست....... خیلی ها هستند که سکوت می کنند تا کسی را جریحه دار نکنند.
خیلی ها هم هنگام عصبانیت سکوت اختیار می کنند تا کسی را از دست ندهند.
و می ماند سکوت بزرگ....... اون هم سکوت شماست ، تا خودت و رفتارت را ترقی دهی، هیچکس تو این دنیا از فشارهای زندگی در امان نخواهد بود .
پس سپاس :کسانی را که قبل از پوزش ، ما را معذور میدانند و سپاس : کسانی را که حال ما را درک میکنند ، قبل از اینکه ما آنرا شرح دهیم و سپاس : کسانی را که با همه عیبهایمان ما را دوست دارند
به نام خالق زیبایی …
"بعضي آدمها دنيا رو زيبا ميکنند"؛
آدمايي که هروقت ازشون بپرسي چطوري؟ ميگن خوبم.
وقتی بهشون زنگ میزنی وبیدارشون میکنی! میگن بیداربودم !! یا میگن خوب شدزنگ زدی..
وقتي ميبينن يه گنجشک داره رو زمين غذا ميخوره راهشون روکج ميکنن که اون نپره
اگه يخ ام بزنن،دستتو ول نميکنن بزارن تو جيبشون..
ادم هايي که با صد تا غصه تو دلشون بازم صبورانه پاي درد دلات مي شينن!
همينها هستند که دنيارا جاي بهتري ميکنند؛
مثل آن راننده تاکسيي که حتي اگردر ماشينش رامحکم ببندي فقط میگه روزخوبي داشته باشي..
آدمهايي که توي اتوبوس وقتي تصادفي چشم درچشمشان ميشوي، روبرنميگردانند لبخند ميزنند وهنوز نگاه ميکنند..
دوستهايي که بدون مناسبت کادو ميخرندوميگويند اين هدیه انگارمال توبود..
آدمهايي که ازسرچهارراه، نرگس نوبرانه ميخرندو باگل ميروندخانه"
آدمهايی با پيامکهای آخرشب،
که يادشان نميرودگاهي قبل ازخواب؛
به دوستانشان يادآوري کنندکه چقدر عزيزند..
آدمهايی با پيامهای پُرمهر بي بهانه،
حتي اگربا آنهابدخلقي و بيحوصلگي کرده باشي.. "کسانيکه غم هيچکس راتاب نمياورند و تو رابه خاطرخودت ميخواهند وبامعرفتن.
اگر امروزت را آنچنان زندگي كني كه گويي نه فردايي وجود دارد براي دلهره
و نه گذشته اي براي حسرت..
اگر براي شاد بودن در پي دليل نباشي...
اگر قبل از هرچيز در دوست داشتن ها و دوست داشته شدن هايت صادق باشي...
اگر بجاي انكه وابسته باشي دلبسته باشي!!!
خوشبخت ترين خواهي بود
اگر بخشنده باشي...
در عشق
صداقت
قضاوت
خوشبخت ترين خواهي بود
اگر در همين لحظه زندگي كني
ﺗﻮ ﻏﻠﻂ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺩﻝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺒﺮﯼ ،
ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻏﺮﻕ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺑﺒﺮﯼ ،
ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭ ﻣﻦ ِ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ،
ﮔﻮﺭ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻏﻮﺍ ﺑﺒﺮﯼ ،
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺍﺩ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﯽ ﻣﺠﻨﻮﻧﻢ ؟
ﺑﻪ ﭼﻪ ﺣﻘﯽ ﻣﺜﻼ ﺷﻬﺮﺕ ﻟﯿﻼ ﺑﺒﺮﯼ ؟
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﭼﻪ ﮐﻪ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﻭ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪ ؟
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﺮﺍ ﺗﺎ ﺷﺐ ﯾﻠﺪﺍ ﺑﺒﺮﯼ ؟
ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺗﻮﯼ ﺳﺮﻡ ﭘﯿﮏ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺎﺩﺕ !
ﺁﻩ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﺮﺍﺑﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮﯼ !
ﮐﺒﮏ ﮐﻮﻫﯽ ﺧﺮﺍﻣﺎﻥ ، ﺳﺮ ﺟﺎﯾﺖ ﺑﺘﻤﺮﮒ !
ﻫﯽ ﻧﺨﻮﺍﻩ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺻﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﺒﺮﯼ ،
ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ِ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ !
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﻠﮏ ﻧﺒﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺎ ﺑﺒﺮﯼ !
ﻟﻌﻨﺘﯽ ، ﻋﻤﺮ ﻣﮕﺮ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺁﻭﺭﺩﻡ ؟
ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺒﺮﯼ ؟
ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ، ﻭﺭﺩﺍﺭ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮔﻢ ﺷﻮ !
ﺑﻪ ﺩﺭﮎ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺒﺮﯼ ﯾﺎ ﺑﺒﺮﯼ
ﻫﯿﭽﯽ ﻧﮕﯿﺪ ﺍﻋﺼﺎﺑﺶ ﺧﺮﺍﺑﻪ
اروپا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود
ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است
اروپا: مدیران بعضی وقتها استعفا میدهند
ایران: عشق به خدمت مانع از استعفا میشود
اروپا: افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند
ایران: افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت بزرگترين هاي کشور است
اروپا: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند
ایران: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود
اروپا: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود
ایران: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده
اروپا: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند
ایران: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند
اروپا: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی میکند و حتی ممکن است محاکمه شود
ایران: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر میشود و پست مدیریت جدید میگیرد
بزرگى با شاگردش از باغى ميگذشت.چشمشان به يک کفش کهنه افتاد شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم!
استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين...مقدارى سکه درون ان قرار بده شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول، پنهان شدند،
کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همين که پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون آن شد و بعد از وارسى، سکه ها را ديد،
فرياد زد خدايا شکرت خدايي که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در فکر بودم که امروز با دست خالی با چه رويي به نزد انها باز گردم و همين طور اشک ميريخت...
استاد به شاگردش گفت هميشه سعى کن براى خوشحاليت ببخشى نه ، بگیری
احمد شاملو:
زیباترین انسانهایی که دیدم چشم رنگی ها نبودند!!!
قدبلندها لب برجسته ها ، موبلندها هیچ کدام زیبا نیستند!!!
مدل های برندهای معروف زیباترین نیستند!!!
زیباترین ها فقط شبیه حرف هایشان هستند و چقدر دوست داشتنی اند
انسان هایی که شبیه به حرف هایشان هستند!!!
آنهایی که بوی انسانیت از ده متریشان به مشامت می رسد!!!
آنهایی که چایت کنارشان سرد می شود و آرامششان در وجودت رخنه می کند!!!
اگر در زندگیتان یک زیباترین دارید قدرش را بدانید....
آنها بسیار اندک اند!!!بعضی ها چهره شان خیلی معمولی است، اما آنچه در قسمت چپ سینه شان می تپد، دل نیست، اقیانوس محبت است.
بعضی ها تن صدایشان خیلی معمولی است، اما سخن که می گویند، در جادوی کلامشان غرق می شوی.
بعضی ها قد و قامتشان معمولی است، اما حضورشان طپش قلب می آورد.
بعضی ها خیلی معمولی هستند، اما همین معمولی بودنشان، از آنها جذابیتی منحصر به فرد می سازد.
یک نفر پشت دلم در می زند
عطراحساسات من پر می زند
ایستاده پشت در، درواکنم؟
خاطرات رفته را پیدا کنم؟
نه! نگو! بغض دلم گل می کند
کی هجومش را تحمل می کند
خاطرات آن دبستان یاد باد
«یاد باد آن روزگاران یاد باد»
سال اول آب بابا داشتیم
بعد از آن تصمیم کبرا داشتیم
سال سوم درس را آموختیم
چشم در چشم معلم دوختیم
یاد دهقان فداکارش به خیر
یاد موری که میازارش به خیر
«یاد دستی که درختی می نشاند
روی خاکش جوی آبی می کشاند
بعد از آن تخم چمن را روی خاک
از برای یادگاری می فشاند »
یاد آن جشن عبادت هم به خیر
یاد آن درس به نوبت هم به خیر
فصل پاییز و درختان رنگ رنگ
می زد آن صیاد طوقی را به سنگ
بو علی سینایمان مهمان نمود
درس انشا مشکلی کاسان نمود
رای گیری می شود مبصر شدیم
در صف نان ناگهان آخر شدیم
خاطرات سال سوم یاد باد
یاد آن شمع معلم یاد باد
خاطرات سال سوم زندگیست
نه !نگو که آن معلم زنده نیست!
نه! نگو! بس کن، که بغضم باز شد
گریهی ابر دلم آغاز شد
ای معلم گویمت از دل سپاس
جای پاکت در میان نور و یاس
در میان عطر رحمت زنده باش
تا ابد در قلب من پاینده باش
سید خندان: پیر مردی دانا و البته خنده رو بوده که پیشگویی او زبانزد مردم بود
فرمانیه:در گذشته املاک زمینهای این منطقه متعلق به کامران میرزا نایب السلطنه بوده و بعد از مرگ وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما فروخته شد
فرحزاد: این منطقه به دلیل آب و هوای فرح بخشش به این نام معروف شد
آجودانیه: متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه بوده . وی ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده
شهرک غرب : ساختمانها و معماری این منطقه مانند آمریکا بوده و بسیاری از خارجی ها اینجا سکونت داشتن
اقدسیه: نام قبلی اقدسیه (قبل از 1290 قمری) حصار ملا بوده. ناصرالین شاه زمین آن منطقه را به باغ تبدیل و برای یکی از همسرانش به نام امینه اقدس(اقدس الدوله) کاخی ساخت که به خاطر وی اقدسیه نام گرفت
جماران : زمین این منطقه متعلق به سید محمد باقر جمارانی از روحانیان معروف در زمان ناصرلدین شاه بوده
پل رومی: در واقع پل کوچکی بوده که دو سفارت روسیه و ترکیه را به هم متصل میکرد.
پدرعزیزم، من به خوبی مى فهمم که بسیار باشرف است آنکس که انسان باشد و بین آشغالها نان پیدا کند، تا آن کس که آشغال باشد و بین انسانها نان پیدا کند...!
این متن برنده جایزه beautiful life آلمان شده.
پروفسور منوچهر جعفریان، متخصص و پژوهشگر برجسته علوم تغذیه بعد از 45 سال دوری، به وطن بازگشته و حاصل یافتههای علمی و آزمایشگاهی خود را که نتیجه 25 سال تحقیق و تلاش مستمر اوست با خود آورده است.
یافتههایی که در ظاهر آنقدر سادهاند که عمل کردن به آنها شوخی به نظر میرسد.
او میگوید تغذیه صحیح عامل اصلی سلامت و عادت غذایی غلط که در میان ایرانیان تبدیل به یک فرهنگ شده، علت اصلی بیماریهاست.
بقيه در ادامه مطلب
تصور کن یک روز صبح که از خواب بیدار میشی
ببینی به جز خودت هیچ کس توی دنیا نیست و تو صاحب تمام ثروت زمین هستی
اون روز چه لباسی می پوشی؟
چه طلایی به خودت آویزون می کنی؟
با چه ماشینی گردش می کنی؟
کدوم خونه رو برای زندگی انتخاب می کنی؟
شاید یک نصفه روز از هیجان این همه ثروت به وجد بیای اما کم کم می فهمی حقیقت چیه.
وقتی هیچ کس نیست که احساستو باهاش تقسیم کنی، لباس جدیدتو ببینه.
برای ماشینت ذوق کنه، باهات بیاد گردش، کنارت غذا بخوره، همه این داشته هات برات پوچه .
دیگه رانندگی با وانت یا پورشه برات فرقی نداره...
خونه دو هزار متری با 45 متری برات یکی میشه.
طلای 24 عیار توی گردنت خوشحالت نمی کنه..
همه اسباب شادی هست اما هیچ کدومشون شادت نمی کنه چون کسی نیست که شادیتو باهاش تقسیم کنی.
اون وقته که می بینی چقدر وجود آدم ها با ارزشه چقدر هر چیزی هر چند کوچیک و ناقص با دیگران بزرگ و با ارزشه.
شاید حاضر باشی همه دنیا رو بدی اما دوباره آدم ها کنارت باشند.....
ما با احساس زنده هستیم نه با اموال.
قدر همدیگه رو بدونیم ...
مرسى كه هستین
1- پیش خدا هم که باشی،وقتی مادرت بهت زنگ میزنه باس جوابشو بدی..
حشمت فردوس-ستایش۲
2- هاردی : فردا دم آفتاب اعداممون می کنن. لورل : کاش فردا هوا ابری باشه…
3- تن تن: یه خبر خوب دارم یه خبر بد. هادوک: خبر بد چیه؟ تن تن: همش یه گلوله داریم. هادوک: و خبر خوب؟ تن تن: هنوز یه گلوله داریم!
4- چه زیبا میگه شهاب حسینى :داشتم به صدات گوش میدادم؛ حواسم به حرفات نبود!
5- گفت: خیلی میترسم!
گفتم: چرا ؟
گفت: چون از ته دل خوشحالم… این جور خوشحالی ترسناک است …
پرسیدم: آخر چرا؟
و او جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!
بادبادک باز – خالد حسینی
6- یه مورچه صدبارم ک دونه اش بیفته صددفعه ورش میداره…
واس چی؟!!!
واس اینک امید داره… (پسرخاله)
7- ژان رنو :تا حالا کسی و کشتی؟
دنیرو :نه، فقط یه بار با احساساته یه زن بازی کردم!…
8- خسرو شکیبایی می گفت:
بعضی وقت ها یکی طوری می سوزونتت
که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،
بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه
که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن.
زمانه ایست که خیلی چیزها آنطوری که بود یا باید باشد نیست.
يادمان باشد،
محبت تجارت پاياپای نيست،
چرتکه نیندازيم که من چه کردم و در مقابل تو چه کردی!
بی شمار محبت کنيم،
حتی اگر به هردليلی کفه ی ترازوی ديگران سبک تربود...
اگرقرارباشدخوبی ما،وابسته به رفتاردیگران باشد..
این دیگرخوبی نیست؛بلکه معامله است...بی توقع مهربان باش
1-گر دایره ی کوزه ز گوهر سازند
از کوزه همان برون ترآود که در اوست (بابا افضل)
2-با سیه دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ (سعدی)
3-شکسته بال تر زمن در میان مرغان نیست
دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است
4-هر دم که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست (حافظ)
5-چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت (فردوسی)
6-امیدوار بُوَد آدمی به خیر کسان
مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان (سعدی)
7-صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی
بسیار سفر باید ، تا پخته شود خامی
8-در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود (حافظ)
9-در محفل خود راه مده همچو منی را
افسرده دل افسرده کند انجمنی را (قائم مقام)
10-مرو به هند و بیا با خدای خویش بساز
به هر کجا که روی
آسمان همین رنگ است
11-منظر دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته در آید (حافظ)
12-زلیخا مرد از این حسرت که یوسف گشته زندانی، چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی....
پدركه باشي سردت مي شود ولي كت برشانه فرزند مي اندازي.
چهره ات خشن مي شودودلت دريايي، آرام نمي گيري تاتكه ناني بياوري
پدركه باشي،مي خواهي ولي نمي شود، نمي شودكه نمي شود. دربلندايي ازاين شهرت مشت نشدن هابرزمين مي كوبي.
پدركه باشي عصا مي خواهي ولي نمي گويي . هرروز خم ترازديروز،مقابل آينه تمرين محكم ايستادن مي كني.
پدركه باشي حساس مي شوي به هرنگاه پرحسرت فرزند به دنيا، تمام وجود خودت رامحكوم آرزوهايش مي كني!
پدرکه باشي دركتابي جايي نداري وهيچ جايي زيرپايت نيست . بي منت ازاين غريبه گي هايت مي گذري تاپدرباشي . پشت خنده هايت فقط سكوت ميكني.
پدركه باشي به جرم پدربودنت حكم هميشه دويدن را برايت مي برند ، بي هيچ اعتراضي به حكم فقط مي دوي ودرتنها يي ات نفسي تازه مي كني.
پدركه باشي پيرنمي شوي ولي يك روز بي خبرتمام مي شوي وپشت هاراخالي مي كني باتمام شدنت ، بايدحس آرامش رابعدازعمري تجربه كني.
پدركه باشي دربهشتي كه زيرپاي تونبود هم دلهره هايت را مرورمي كني.
تقدیم به تمام پدران ایران زمی
خدا به موسی فرمود: با زبانی دعا کن که با آن گناه نکرده ای تا دعایت مستجاب شود! موسی عرض کرد چگونه؟؟ خدا فرمود: به دیگران بگو برایت دعا کنند، چون تو با زبان آنها گناه نکرده ای.
عشق انها برای رسیدن به عرفان و عشق الهی بود شمس انسانی بود از جنس حقیقت ودریچه ای نو به عرفان وآنچه مولوی دربحث وخطا به دنبال آن می گشت شمس توانست مولوی را باحرفهایش دوباره متولد کند حرف هایش از جنس حقیقت بود سخنان شمس ، مولانا رابیشتر به خدایش نزدیک کرد وبه او آموخت که یافتن وقرب به حق از پای خطابه و کتاب ودرس پایی فراتر میخواهد خلاصه که شمس چشمه ای بود که هرچه از آن مینوشید شیفته تر میشد وتشنه تر .
شمس با آن همه بزرگی بهانه ای شد برای ایجاد تحولی شگرف درمولانا و بیان قصه عشق از زبان شیرین او برای عالمیان.
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶ
ﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺎﻫﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺣﯿﺎﺕ...
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎیی ﮐﻪ ﺧﺪﺍ میخندد...
سهراب سپهری عزیز....
اگر زن یا مردی دارای اخلاق باشد نمره یک میدهم,
اگر دارای زیبایی هم باشد یک صفر جلوی عدد یک میگذارم ۱۰
اگر پول هم داشته باشد یک صفردیگر جلوی عدد۱۰میگذارم:۱۰۰
اگردارای اصل و نسب هم باشد یک صفر دیگر جلوی عدد ۱۰۰ میگذارم.۱۰۰۰
ولی اگر زمانی عدد ۱ رفت(اخلاق رفت) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند۰۰۰
و صفر هم به تنهایی هیچ است و آن انسان هیچ ارزشی ندارد.
مواظب" یک " خودتون باشید.
نوجوانی آمد اندر منزلی از بهر کار
گفت خانم چیست نامت؟ گفت اسمم اکبر است
گفت در اینجا اگر خواهی شوی مشغول کار
از زبان باید تو باشی لال و گوشانت کر است
گفت روی چشم، هر امری که تا صادر شود
من اطاعت می کنم از هر که این جا سرور است
گفت خانم هر چه اینجا بشنوی از نیک و بد
گوش هایت یک بود دیوار و آن دیگر در است
هر غذایی را که خوردی خام و پخته تند و شور
حق نداری تا بگویی کاین بد و کان بدتر است
گر زدم یک لنگه کفشی بر سرت از روی خشم
نوش جان کن، باش ساکت کاین روال نوکر است
نوجوان با خنده از منزل برون گردید و گفت
این که می خواهی تو نوکر نیست، نامش شوهر است!
پیشاپیش روز مرد مبارك
-ژاپنی ها اصلاً پس انداز نمی کنند!
-تورم درژاپن منفی است!
-درژاپن خانه ویلایی به ندرت پیدا می شود!
-از کار مردن در ژاپن، یک افتخار است!
-حقوق یک معلم معادل 7500 دلار در ماه است!
240/000/000 ریال.
-یک کارمند ژاپنی، برای رضایت مشتری، حتی حاضراست،خانواده خود را ، فدا کند!
-شکست درکار، برای یک مدیر، برابر مرگ است!
-تمام معلمان دوره ابتدایی ، خانم هستند که گاهی از مادران بچهها دلسوزترند!
- هنگام تعطیلی مدارس، بچهها گریه می کنند!
-خانم ها درژاپن، بعد از ازدواج،عموماً کارنمیکنند!
- مردان حقوق خود را به همسران خودمیدهند و از آنها پول توجیبی میگیرند
-دانش آموزان همراه با معلمان خود، روزانه حدود 15 دقیقه به تمیزی مدرسه می پردازند!
-هرکس سگی داشته باشد باید همراه خود هم یک کیسه مدفوع داشته باشد
-استفاده ازموبایل درقطار ورستوران ممنوع است
-از اول تا سوم ابتدایی، هیچ امتحانی ندارند!
-در رستوران به اندازه غذا میخورند و هیچ زباله ای ازخود به جا نمیگذارند
-حداکثر تاخیر قطارها 7 ثانیه است
..
" بنظرم خیلی خوب دارن پیش میرن چیزی نمونده بهمون برسند "
مجري: امروز ميخوام يه معما بپرسم ببينم کدومتون از همه باهوش تره
پسرعمه: اي بابا الآن ميفهمه من از همه باهوش ترم ريا ميشه!
مجري: فاميل دور چرا سرت رو انقدر تکون ميدي!؟
فاميل: آقاي مجري خيلي وقته از مغزم استفاده نکردم دارم گرم ميکنم يه وقت رگ به رگ نشه!
مجري: اون چيه که تو غذا ميريزن،اشک آدم رو هم درمياره!
فاميل: گوشت!
مجري: تا حالا ديدي گوشت اشک کسي رو دربياره!؟
فاميل: اين مقاومت ماست که رفته بالا وگرنه با اين پولي که بابت گوشت ميديم بايد خون گريه کنيم!
ﺍﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ ﺍﻣﺎ...
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ...
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑاشیم , ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ پایین تر ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻨﮑﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ , ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ ،!
ﺍﻧﮕﺸﺖ ها اینگونه ساخته شده اند. از ساختار انگشتانمان یاد بگیریم،ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻟﺬﺕ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ.
یک دوستی داشتم پلوی غذایش را خالی می خورد، گوشت و مرغش را می گذاشت آخر کار، می گفت می خواهم خوشمزگی اش بماند زیر زبانم، همیشه هم پلو را که می خورد سیر می شد، گوشت و مرغ غذا می ماند گوشه ی بشقابش، نه از خوردن آن پلو لذت می برد، نه دیگر ولعی داشت برای خوردن گوشت و مرغش، برای جاهای خوشمزه ی غذا...
زندگی هم همینجوری ست. گاهی شرایط ِ ناجور زندگی را تحمل می کنیم، لحظه های خوبش را می گذاریم برای بعد، برای روزی که مشکلات تمام شود، هیچ کداممان زندگی در لحظه را بلد نیستیم.
همه ی خوشی ها را حواله می کنیم برای فرداها، برای روزی که قرار است دیگر مشکلی نباشد، غافل از اینکه زندگی دست و پنجه نرم کردن با همین مشکلات است، یک روزی به خودمان می آییم می بینیم یک عمر در حال خوردن پلو خالی ِ زندگی مان بوده ایم و گوشت و مرغ لحظه ها، دست نخورده مانده گوشه ی بشقاب، دیگر نه حالی هست، نه میل و حوصله ایی
آدمها زندگی میکنند…
انسانها زیبا زندگی میکنند!
آدمها میشنوند…
انسانها گوش میدهند!
آدمها میبینند…
انسانها عاشقانه نگاه میکنند!
آدمها در فکر خودشان هستند…
انسانها به دیگران هم فکر میکنند!
آدمها میخواهند شاد باشند…
انسانها میخواهند شاد کنند!
آدمها،اسم اشرف مخلوقات را دارند…
انسانها اعمال اشرف مخلوقات را انجام میدهند!
آدمها انتخاب کردهاند که آدم بمانند…
انسانها تغییر کردن را پذیرفتهاند، تا انسان شدند!
دو خلبان نابینا که هر دو عینکهای تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپيما امدند،
زمانی که خلبانها وارد هواپیما شدند
زمزمههای توام با ترس وخنده درمیان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام كند دوربین مخفی بوده است.
اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت. هر لحظه بر ترس مسافران افزوده میشد چرا که میدیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، میرود.
هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه میداد و چرخهای آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند.
در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد.
یکی از خلبانا به دیگری گفت:« میترسم یکی ازهمین روزا مسافرها چندثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن کنند و ما نفهمیم کی باید از زمین بلند شیم، اونوقت کارهمهمون تمومه !»
.
.
.
شما اکنون و پس از خواندن این داستان کوتاه، با شیوه مدیریت دولتی در ایران آشنا شدید!
یه روز یه e^x و x^2 داشتن تو شهر ریاضیات قدم میزدن متوجه میشن یه مغازه اعلامیه زده همه اجناس این مغازه رایگان است فقط در ازای هر جنس که میخرید، یک بار از شما مشتق خواهیم گرفت.x^2 ناراحت میگه اینکه خیلی بی انصافیه من اگه سه تا جنس بردارم میشم صفر، e^x دلداریش میده میگه نگران نباش داداش هرچی خواستی بگو خودم برات میخرم برای من که فرقی نداره...e^x میره داخل فروشگاه و چند لحظه بعد با عجله و استرس میاد بیرون و میگه : فرار کن، زود باش ... نامردا دارن نسبت به y مشتق میگیرن!!!!
مهندس باس جکاشم علمی باشه.
هفت سین سخت افزاری تقدیم به دوستان سخت افزاری:
1- سی دی رایتر
2- ساتا
3- سندی بریج
4- ساند کارت
5- سِرور
6- سِون سِگمنت
7- سی پی یو
ﯾﮏ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ، ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ ﺑﺎﺷﺪ!
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﺪ...
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﻓﺎﻉ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ...
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺠﻤﻨﯽ، ﺑﺎ ﭘﺴﻮﻧﺪ «... ﻣﺮﺩﺍﻥ» ﺧﺎﺹ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ...
ﻣﺮﺩ ﻫﺎ ﻧﻤﺎﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﺭﻧﮓ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ...
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ، ﻫﻤﻪ ﯾﮏ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻮ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ﻭ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﻭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ.
امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال که بر باد فنا رفت...
نخور جان برادر به خدا حسرت دیروز عذاب است.
مردم شهر به هوشید...؟
هر چه دارید و ندارید بپوشید وبرقصید و بخندید که امشب سر هر کوچه خدا هست.
روی دیوار دل خود بنویسید خدا هست.
نه یک بار و نه ده بار که صد بار به ایمان و تواضع بنویسید خدا هست...خدا هست.
سر آن سفره خالی که پر از اشک یتیم است...خدا هست.
پشت دیوار گلی پیرزنی گفت:خدا هست.
آن جوان با همه خستگی و در به دریها سر تعظیم فرو برد و چنین گفت:خدا هست.
کودکی رفت کنار تخته...
گوشه تیره این تخته نوشت:در دل کوچک من درد زیاد است ولی یاد خدا هست.
مادری گفت:دلم میلرزد!کودکانم چه بپوشند؟!
چه بگویم که بدانند نداری درد است!پدر از شرم سرش پایین بود....زیر لب زمزمه میکرد:
خدا هست..
خدا هست...
خدا هست....
وقتی خانه تکانی می کنی چیزهایی پیدا می شوند که مدتی برای پیدا کردنشان زمین و زمان را بهم ریخته ای و از نبودنشان اعصابت خط خطی بوده.
امروز که آن گمشده ها را می بینی ، می بینی که زندگی بدون آنها هم جریان خود را داشته دنیا هم همینطور است امروز هستیم, فردا نه.
در نبودمان جایگزین هایی هستند که دنیا از حرکت نایستد.
خانه تکانی این مزیت را دارد که به ما یاد می دهد که هیچ تقدیری فاجعه نیست باور کنید.
مطالب پربازدید
مطالب تصادفی
عضويت سريع
لینک دوستان